دنیای آبی  :)

دنیای آبی :)

دست نوشته های پسر آبی ✍️
دنیای آبی  :)

دنیای آبی :)

دست نوشته های پسر آبی ✍️

نمایشنامه ای در دو پرده

پرده اول - داخل یک کلاس


استاد: این سوال را بنویسید توی امتحان می آد.


پسر: چه باحاله این استاده.... مثل دوره دبستان داره سوالای امتحانو می گه

هـِـر.....هـِـر.....هـِـر


استاد: اینجا را هم خط بکشید این سوال هم توی امتحان می آد.


پسر: تا حالا شونصد تا سوال گفته...فکر کنم امتحانش 50 تا سوال داره!

هـِـر.....هـِـر.....هـِـر


و استاد بازهم سوال می گوید


پسر رو به سایر اراذل کلاس: بابا این 10 تا سوال بیشتر نمی ده...ملتو سر کار گذاشته!

هـِـر.....هـِـر.....هـِـر


پرده دوم - سر جلسه امتحان

برگه های امتحان توضیح می شود و پسرک قصه ما از هجم زیاد برگه ها تعجب می کند.


استاد چرا اینقدر کاغذ چرک نویس دادید؟


استاد: چرک نویس نیست...سواله


پسرک برگه را نگاه می کند....40 سوال تستی و 12 سوال تشریحی که هر کدام 4 بخش و نصف صفحه جواب دارند دیده می شود، عرق سرد روی پیشانیش نقش می بندد.


پسر: استاد چرا اینقدر سوالا زیاده؟


استاد: من که قبلش سوالا را بهتون گفته بودم

هـِـر.....هـِـر.....هـِـر