دنیای آبی  :)

دنیای آبی :)

دست نوشته های پسر آبی ✍️
دنیای آبی  :)

دنیای آبی :)

دست نوشته های پسر آبی ✍️

چرا وبلاگ؟ چرا نوشتن؟

خیلی وقت بود که می خواستم بنویسم ولی نمی تونستم نوشته ای بنویسم.اتفاقاً امروز دوست عزیزی گفت که چرا تو که از نوشتن فراری هستی چرا می نویسی؟!
بلادرنگ جوابشو دادم.من می نویسم چون اسب سرکشی درونم به روی خجالتی و محافظه کارم حمله می کند و  من را از بی تحرکی بدور می کند.بدبختی دو رو دارم یا خیلی آرومم یا خیلی فعال که جفتش تحمل کردنش لااقل برا خودم راحت نیست.
من سر کش که همیشه منظم و مرتب به مدرسه می روم یهو به سرم می زند و سر از ناکجا آباد در می آورم.آیا اون هم من هستم؟ یا اون کسی که همیشه دم از نظم و انظابت می زند و مقرراتی بودنش زبانزد منم؟
تضاد جالبی درونم هست که گاهی شیرینی و گاهی دلشوره آور است
من می نویسم تا به خودم ثابت کنم که می تونم بنویسم و اتفاقاً خوب هم می نویسم
می نویسم تا حرفهای دلم را که هر کسی و بلکه هیچ کس ظرفیت شنیدن و درکش را ندارد آزادانه منتشر کنم
من نمی نویسم که بگم هستم من می نویسم که ببینم چقدر هستم!
خوب دیگه پر حرفی و داغ گویی بسه