در جستجوی تغییرات

پنج شنبه هفته قبل می خواستم با یکی از اون مطالب دانشگاهی جات آپ کنم تا روال هفته ای یه پست را بهم زده باشم اما پشیمون شدم

یه جورایی نخواستم گرفتار دام افراط و تقریط بشم خصوصاً با اون دانشگاهی جات های واقعاً خزم که روز به روز طولانی تر می شه و حوصله سر می بره

البته خودم که خیلی کیف می کنم و کلیا بهشون می خندم  

خیالتون راحت که این یه یادداشت طول و دراز نیست و قراره وضعیت روحی خودمو توی این ده روزه اخیر بگم

به این باور رسیدم که آدم به هر چی فکر می کنه همونه و این شد که چند روز پشت سر هم انرژی داشتم

شاید از نظر بسیاری و حتی گاهی اوقاته خودم، یکم دور از واقعیت به نظر برسه ولی کاملاً درست است چرا که هر اتفاقی که دور و برم می افتد نتیجه اعمال خودمه و این کارها ابتدا از افکار سرچشمه می گیرند

در ادامه سعی کردم آرامش اعصابم را بالا ببرم جوری که دیگه هیچ چیزی به جا و بی جا نتواند ناراحتم کنه البته در مورد الکی خوش بودن اصلاً سعی نکردم خنثی اش کنم

ولی دیروز بعد از یک هفته و نیم آرامش و نشاط بی علت بهم ریختم

ولی امروز خوب خوبم

مهم این نیست که آدم اتفاقات ناخوشایند داشته باشه ...مهم اینه که خیلی راحت از اون حس در بیاد و فراموششون کنه

مثل امروز من

و من امیدوارم این روال شادی و آرامش اعصابم ممتد باشد تا به میل باطنی ام برسم و اینم یکی از موجهای متحول کننده من باشه

کلاً خیلی دنبال تغییرم..تغییری که آدم را به مطلوب برسونه و بعد پایداری جای تغییر را بگیره

امیدوارم صرفاً یه تلقین خشک و خالی بی نتیجه در دنیای واقعیت نباشه

اینم یکی از کوتاه ترین یادداشتهای وبلاگم

آخه مثلاً درد دله....دل من خیلی کمتر از همین خطهایی که نوشتم درد داره  

در حقیقت درد نداره بلکه می خوام بیشتر از این کیفیتش را بالا ببرم 

من مطئنم که می تونم...