دنیای آبی  :)

دنیای آبی :)

دست نوشته های پسر آبی ✍️
دنیای آبی  :)

دنیای آبی :)

دست نوشته های پسر آبی ✍️

برزخ تابستان

برزخ جای عجیبیه،بین زمین و آسمون گیر افتادی و نه اونقدر خوبه که بشه گفت بهشته و نه اونقدر تلخ که طعم جهنمو داشته باشه!
تابستون را با امیدهای بسیاری شروع کردم و برای عملی شدن رویاهام زیاد تلاش کردم و کم نتیجه گرفتم
برخلاف دوره هایی که بخت و اقبال بهم رو می کنه و اتفاقات خوب خود به خود پیش می آد در این یک ماهی که از فصل گرم می گذرد موفقیتهایی نصفه و نیمه به دست آوردم که تکرار ضعیف دوره های قبله

ادامه مطلب ...

تابستانم گرم و شیرین باد!

یه چک دارم که چند وقته منتظر وصولشم
چند ساله که فصل دوست داشتنیم تابستون گرمه اما شیرین نیست...
من باید چک تابستونهای خوش را امسال وصول کنم
داغترین تابستونم سال 81 بود که شیرینی های خاص خودشو داشت که به کام تازه نوجوان روزگار جدید و جذاب بود و اگرهم تلخی وجود داشت قابل تحمل بود
سال بعد برای هیچ کس قابل تحمل نبود اما ما مجبور شدیم مثل همیشه و همه جا همه چیز را تحمل کنیم
ساختیم و سوختیم غم فراغ مادر را، هرچند که هیچ وقت یاد و خاطرش از کنج قلبهای کوچکمان پاک نمی شود

ادامه مطلب ...

رکود

آرامش طولانی رکود می شود

امیدوارم رکود تبدیل به رکورد نشه!


خسته ام...

خسته ام...

خسته از مشکلات کوچک

آنقدر کوچکند که انگار نیستند

ولی هستند

دلم فریاد می خواهد

کاش می توانستم فریاد رس کسی باشم

دلم نوشتن می خواد

دستم به روی قلم خشک می شود

در فصل عشق،افسرده شدم


راه نجات را در خودم می جویم

در اوج شلوغی تهی ام

نمی دانم چه کنم

شاید دارم تغییر می کنم

شاید هم...

کاش افیونی می یافتم و خالی از آگاهی می شدم

یا راهی که هر چه می خواهم بفهمم

درد من در غریبی است

درد بین دو راهی بودن است

درد یک بوم و دو هوا بودن است

درد من یا بکش مرا یا فروکش

ای درد من...

ادامه مطلب ...

روزهای جدید

یه سری درد دل دارم که حوصله نوشتنش را ندارم

دردها مثل جوش می مونند که باید وقتش چلندشون که رسیده باشند...شاید درد دل هایم هنوز نرسیده باشه

امیدوارم هیچ وقت هم به واقعیت مبدل نشند و کم کم وارد جاده موفقیت بشم

فعلاً مشغولم و در این روزهای جدید از سال نو خودمو آماده اتفاقات توفانی می کنم

عرض خاصی نیست...خوش باشید